با سلام خدمت جناب پهلوان و تشکر صمیمانه بابت وقتی که به ما داده شد هر چند که می دانیم شما به شدت مشغول هستید . در ابتدا سالروز ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی صاحب الزمان را به شما و مخاطبین محترم تبریک عرض می نماییم امیداوریم که همگان توفیق زندگی در دولت مدینه فاضله ایشان را داشته باشیم . ان شاء الله
بنده هم خدمت شما نویسنده محترم آقای ..... ملقب به سرژان باشلی و تمامیه مخاطبین گرامی درود می فرستم و امیدوارم که پرانرژی بوده و در جدال با مصائب و مشکلات پیروز و سرافراز باشید . همینطور اعیاد شعبانیه و بلاخص ولادت حضرت حجة ابن الحسن را خدمت شما و تمامی مصلحین و علاقه مندان به تغییرات مثبت در سرتاسر عالم تبریک و تهنیت عرض می نمایم . هر چند که کار کار می سازد اما بحث ترویج اندیشه های نیکو گرایی موضوعی است که نیاز به ایثار و از خود گذشتگی را داراست بطوریکه کارها و وقتها در مقابل آن ارزشی ندارند .
در ابتدای سئوال را با این موضوع آغاز می نمایم که همانطور که مستحضر هستید یکی از اندیشه هایی که بالاخص در میان شیعیان موضوعی درای عمق و ریشه است مبحث انتظار است ، که انتظار در اینجا به معنی ظهور حضرت و برپایی حکومت عادلانه ای است که خداوند مژده آنرا در کتاب خویش به مستضعفین داده است . شما این مباحث را چگونه توصیف می نمایید ؟
بایستی به حضورتان عرض کنم که بنده به دلیل اینکه صاحب نظر در امور دینی نیستم شایسته نیست که در مورد بحث عقاید شیعه به اظهار نظر بپردازم اما در این زمینه کتابهای متعددی مورد نگارش قرار گرفته که می توان آنها را مطالعه نمود تا با رویکرد دینی این قضیه آشنا شد . بر این اساس بایستی خدمتتان عرض نمایم که مبحث ظهور فردی به عنوان منجی از جناب پروردگار برای هدایت بشر در اکثر اندیشه های دینی وحدانی مورد طرح و تاکید قرار گرفته است . اما مانند دیگر مسائل در کم و کیف این موضوع نیز اختلاف وجود دارد . همچنین از آنجاکه به طور کلی ایده ظهور چنین فردی به نوعی برای هر دین یا مکتب مایه مباهات محسوب می شود زیرا نوعا نشانگر تکامل گرا بودن آن ایدئولوژی و آینده نگری آن آئین محسوب می گردد بعلاوه اینکه فردی از درون آن دین یا مکتب برخواسته و به ترویج جهانی محتویات آن مکتب و دین بپردازد باعث گشته هر یک سعی در مصادره و انتساب آن فرد ظهور کننده به آن دین را بنمایند . که به نظر من جدال بی اهمیتی است زیرا در واقع یک نوع آینده نگری مبتنی بر عواطف عقیدتی است و بدون حصول نتیجه خاص تنها منجر به جدال های لفظی می گردد . اما نکته مهم در زمینه این موضوع بحث نگرش اطلاح طلبانه است . به طوریکه که هر دین یا مکتب برنامه نهایی ای برای تغییر و اصلاح داشته که با اندیشه امیدواری و رهایی از سختی ها و زحمت ها موجود برای بشر توام است . همین مساله واقعیت ناکافی بودن نظام های فعلی را ظاهر می سازد که نیاز به طرح ها و دیدگاه های جدید عملی را ظاهر می نماید . در نتیجه برای فرد معتقد به حصول وضعیت بهتر که نوعا منتج به این نتیجه می گردد که بایستی برای اصلاح حرکت بنماید. البته عده ای نیز از اینجا این نتیجه را می گیرند که با توجه به اینکه فرآیند دست یابی به اصلاح موضوعی خارج از دسترس در حال حاضر است تلاش ها برای دست یابی به آن امری هزل و بی نتیجه است که به نظر می رسد این نگرش با توجه به منطق پوچ گرایی طراحی شده و دارای اثری جز رکود نیست .
در این راستا بحث ظهور یک اندیشه یا آرمان جدید که به نوعی منجر به اصلاح وضعیت می گردد بحثی ریشه دار در تمامی ادیان و حتی مکاتب است برای مثال می توانید به اندیشه های مطرح شده در قرن جدید مانند مارکس یا فرانک نیز رجوع نمود . در نتیجه دارا بودن اندیشه تکامل گرایی عامل زمینه ساز پیداش این فرآیند یعنی نارضایتی ار وضعیت حال و امیدواری به آینده ( همراه با اقدامات جهت حصول )است که به نظر من مبحث انتظار در چهارچوب آن شکل یافته است اما بنده در ادامه یک توضیحی اضافه نیز بنمایم که به نظر من کلمه "مستضعف " که شما بیان نمودید را باید در دایره وسیعتیری مورد تفسیر قرار داد یعنی به قولی تفسیر به غایت . زیرا هر انسان صرف نظر از وضعیت خود به نوعی دارای ناداشته هایی است که بایستی از آن بهره مند گردد در این رویکرد اگر فرآیندی به عنوان مانع در بهره مند سازی وی بوجود آید در واقع وی را مستضعف می توان تلقی نمود به عبارت دیگر استضعاف تنها در بحث اقتصادی ، معیشتی خلاصه نمی گردد بلکه بحث آزادی های اجتماعی و نیازهای روحی روانی و دیگر موضوعات نیز قابلیت طرح را دارند .
با توجه به بیانات شما مقوله انتظار چگونه قابل تفسیر بوده و آیا با توجه به اینکه نیازها امری خارج از دسترس ما است آیا وجود انتظار فایده ای برای ما دارد ؟ آیا به نوعی خیال بافی نیست ؟ زیرا آینده که قابل پیش بینی نبوده و حصول وقایع نیز غیر قابل پیش بینی است .
بگذارید کمی گسترده تر به موضوع بنگریم . در هر صورت هر فرد با توجه به علائق شخصی خود دارای انتظاراتی هستند ، دغدغه ها آرزو ها و نیازها . بر این اساس انتظارات یک کاسب با یک کارمند یا کارگر یا دانشجو یقینا متفاوت است . اما در پاسخ به سئوال شما بایستی با توجه به زمینه دیدگاه به طرح مبحث انتظار به طرح رفتارهای به عنوان پاسخ بدان بپردازیم .که در این رویکرد ما مفهوم انتظار را بدون گرایش خاص به عنوان یک حالت انسانی مدنظر داریم . اگر منظور از انتظار برای ما نشستن و غصه خوردن و در حسرت ماندن باشد که به نظر می رسد با توجه به سئوال شما دارای آثار چندانی نباشد .
اما چرا نباید از این بعد به انتظار توجه نمود که فرد منتظر دارای افق دید روشنی برای تغییر وضعیت بوده و بر این اساس با توجه به اینکه علاقه مند به اصلاح امورات و حل معضلات است دارای انگیزه بیشتری بوده و اصطلاحا امید به زندگی و تغییر در وی بیشتر است همچنین با توجه به اینکه وی بلقوه یقین بر لزوم تغییر امور را داراست با دیدی روشن به مسائل می نگرد و در این راه با وقوع شکست ها نامید نخواهد شد .
در واقع او فردی واقع نگر به واسطه قبول نمودن وجود معضلات و معایب بوده که توامان دو صفت امیدواری و اصطلاح طلبی را با خود به همراه دارد . در اینجا بحث انتظار مساوی است با آنچه من امیدواری می نمام و خودتتان که بهتر از همه می دانید تاثیر امید در زندگی را . حتی امروزه بحث جامعه امیدوار را در میان کشورهای دارای سطح رفاه و توسعه یافتگی را مطرح نموده اند که مطالعات بحث امید به زندگی را در آن جوامع نرخ بالایی بیان می دارند .
در واقع آنچه که از پاسخ شما قابل استنباط است بحث عقیدتی بودن مبحث انتظار و مفید وموثر بودن آن است اما در این راستا آیا به توجه به مفهوم تحت لفظی که از مفهوم انتظار داریم آیا این کلمه حاوی رکود و ایستایی نیست ؟
قطعا نه ، زیرا همانطور که در سئوال قبلی خدمتتان عرض نمودم مقوله انتظار به نوعی نیازمند به اصلاح و تغییر را به همراه خود داراست ، چگونه فردی می تواند شیفته و علاقه مند به وقوع تغییرات باشد اما خود در وجود یافتن آن نقشی نداشته باشد ، مثل آن فردی که می گفت فلان بازیکن فوتبال در موفقیت تیم هیچ گونه نقشی نداشته زیرا وی در زمین در نوک خط حمله قرار گرفته و توپهایی که به وی داده می شود را گل می کند . در صورتی که ما می دانیم این حرف غلط است زیرا وی حداقل نقش تمام کننده در فر آینده حصول گل را داراست .
با توجه به این مثال خود منتظر حتما بایستی در راه رسیدن به مورد انتظار فعالیت های گسترده ای را آغاز نماید . اما در ادامه و با تایید فراوان بر بحث عقیدتی بودن یا به تعبیری ایدئولوگ بودن بحث انتظار مرز این موضوع با دیگر مسائل آشکار می سازد . زیرا مباحث عقیدتی غالبا ترویجی بوده و نمی توان افراد را مجبور به رعایت یا پذیرش آن نمود به طور مثال شما یک عقیده در مورد مساله نوع حجابتان دارید من یک عقیده دیگر . البته در اینجا وارد بحث ضوابط قانونی نمی شوم اما اگر من از شما بخواهم که عقیده من را در مورد نوع پوششتان به منصه اجرا در آورید پذیرش عقیده من توسط شما ، عامل اجرای آن است . هر چند که ممکن است به من بگویید : شما می توان با ایجاد محدودیت هایی همچون نظارتهای گسترده بر شما بتوانم شما را به رعایت آن نوع پوشش خاص مجبور بنمایم ، اما با توجه به اینکه این موضوع به طور ذهنی مورد پذیرش دورنی شما واقع نگردیده است نتیجه حاصله استمراری نخواهد داشت .
آیا نگرش ما به مساله انتظار باعث تفاوت در طرح وظایف یا رفتار های خاصی نیز می گردد ؟
بله منتها با توجه به گوینده و افق دید وی این مساله متفاوت است . مثلا وظایف منتظرین در اندیشه های دینی تطهیر نفس و ترویج اندیشه های دینی و ترویج این گونه اندیشه هاست چون بحث عقیدتی است و نیازمند به پذیرش درونی . و از سوی دیگر اگر گوینده مبحث انتظار یک مصلح اجتماعی باشد . خوب بحث ارتقاء فردی افراد جامعه و ترویج ارزشها و اصول همزیستی در میان افراد . تشخیص زمینه نیاز به فعالیت برای فرد منتظر به فراخوار اندیشه و دیدگاه می باشد . مثلا شما بیل گیتس را در نظر بگیرد ، خوب ایشان یک فرد موفق از حیث تجاری و دیگر مسائل هستند مقوله انتظار در چه زمینه ای قابل طرح است ؟ البته این سئوالی که خودشان بایستی آنرا پاسخ دهند اما من با توجه به رفتار ایشان در مشارکت و عضویت در گروهی با عضویت میلیادرهای ایالات متحده که مقداری از در آمد خود را صرف مباحث خیریه می نمایند و فعالیت دیگر ایشان که توسط همسرشان بنیادی را تاسیس نموده اند که در پرداخت کمک های مادی برای ساخت دارو یا کشف روشهای درمانی بیماریهای جهانی صعب العاج ( چون ایدز و .....) فعال است ، به نوعی دغدغه این فرد را در زمینه ای اصلاح وضعیت درمان بیمارهایی که دارای بعد جهانی هستند به نمایش می گذارد . در نتیجه بحث وظایف منتظرین با توجه به فاعل و بعد نیازها متفاوت است اما به نظر من با توجه به درونی و شخصی بودن دیدگاهی انسانی و بحث لزوم احترام به اندیشه های فردی که از رهگذر نوآوری و خلاقیت نهفته انسانی به نوعی منجر به رشد اندیشه جمعی خواهد گردید بایستی به صورت فردی به تفسیر وضعیت پرداخت .
یعنی شما مقوله انتظار را یک مبحث فردی می دانید ؟
بله از جهت شناخت وظایف و اجرای آنها قطعا مبحثی فردی است زیرا این اندیشه یا برنامه ها یا طرح مسائلی است که از رهگذر تبلور در فرد در مرحله بعدی در جامعه ظهور می یابند . زیرا جامعه مجموعه ای از افراد است . در نتیجه هر یک از ما با شناخت انتظاراتی که در وهله اول از خود داریم و سپس والدین ، همسر ، فرزندان ، و حتی جامعه در بعدی وسیع می توانیم به ان نواقص ومعایبی که نیازمند اصلاح هستند را شناخته و برای حل آن برنامه هایی را طرح بنماییم . زیرا در هر حرکتی اولین قدم شناخت دقیق مساله و سپس برخلاف منتقدین بدون طرح ارادئه طرح و زمینه جدید است .
در نهایت آیا می توان به عنوان نتیجه گیری بیان داشت که مقوله انتظار نقش مهمی در شناخت خواست ها و آمال ما دارد که در به فعل و واقعیت رساندن آن موارد موثر است ؟
بله قطعا همینطور است حتی این موضوع را شما با مطالعه زندگی اکثر افراد موفق و موثر در سرتاسر جهان یا مطالعه آثار اندیشمندان اجتماعی همچون برایان ترسی که آثار ایشان به فارسی نیز ترجمه شده است درک خواهید نمود در واقع این موضوع مخرج مشترک تمامی افراد موفق است که در زمینه های فکری و اندیشه ای هر یک نمود یافته است .
با تشکر از شما بابت طرح مسائل جدیدی در رابطه با انتظار امیدوارم که بتوانیم با اینرهنمود ها پیشترفت موثری در پیگیری امورات و حل دغدغه های فردی و اجتماعی مان داشته باشیم . بنده نیز از شما بابت طرح سئوالات و تایپ این موارد در وبلاگ تشکر ویژه دارا هستم . موفق باشید .
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.