موضوع اجرای علنی مجازات اعدام مقوله ای است که می توان از زاویه های مختلفی مورد توجه قرار گیرد . همین می توان برای این عمل آثار و فایده های متعددی بشمرد . مانند اصلاح مجرم ! ، ایجاد جنبه پیشگیرانه از تکرار همان جرم برای دیگر افراد ، رضایت مردم بواسطه روئیت فعالیت های نظام قضایی و دیگر مسائل . اما آنچه بایستی بدان توجه نمود بحث واقعیت این ادعا ها ست . در مورد مسائله اصلاح مجرمی که شکی وجود ندارد زیرا با حذف صورت مساله دیگر مساله باقی نمی ماند . این موضوع به نشان می دهد که در بحث جرم انگاری و تناسب کیفر برای آن فرد مجرم دیگر احتمال اصلاح برای مجرم به جامعه وجود ندارد و در هر صورت باید نتیجه مستقیم عملی که خود سبب آن شده ببیند و لزومی به ادامه بقا یا تنبه وی نیست از آنجا به نظر می رسد غالب مردم از این دیدگاه حمایت می نمایند و مهمتر از آن قانون گذار این موضوع را به سمت جهت نموده صحبت کردن از حذف اعلام عبارتی نابجا است که بایستی با توجه به واقعیت از آن پرهیز کرد . ولی در هر صورت بایستی در عمل به سمتی حرکت نمود که این مجازات نیز لوث نکردد زیرا با گسترش نقض های که منجر به مجازات اعدام می گردند دیگر بحث اصلاح مجرمین واقعا بی فایده خواهد شد .
مساله دیگر مقوله ایجاد جنبه پیشگرانه از تکرار جرم برای دیگر افراد یا به عبارتی برای جامعه است . یعنی مثلا اگر فردی در میدان کاج با ضربات چاقو فرد دیگری را به قتل رساند با اعدام مجرم در آن محل به دیگر افرادی که در آن منطقه قصد انجام همچون کاری را دارند پیامی روشن می دهیم که اگر انجام دهید یقیقنا به دار آویخته خواهید شد ! خوب این موضوع دلیل موجهی به نظر می رسد . اما مشکل اینجاست که اگر همان حادثه مثلا در دیگر نقاط تهران یا حتی استان دیگر رخ داد بایستی طبیعا با اجرای مجازات در آن مناطق از این موضوع پیشگیری بتوان نمود . و اصلا چطور است که از رسانه های عمومی این حوادث مورد پخش قرار گیرد که تمامی افرادی که بالقوه پتانسیل انجام چنین کاری را دارا هستند از این عمل دست بردارند . آیا به نظر شما این رفتار با توجه به توجیه اولیه منطقی نیست ؟ یقینا غیر منطقی است و اصلا در عمل هم مورد توجه قرار نگرفته و اجرایی نگشته است زیرا مجریان و موافقان این حرکت تنها به آثار آن برای همان محل وقوع جرم توجه داشته اند اما نکته اصلی از همین موضوع بر خواهد خواست که آیا نمایش اعدام یک فرد در ملا عام قادر بوده است به کاهش وقوع آنگونه جرایم در همان محل در ابتدا به ساکن و در دیگر محلات به عنوان نتایج جانبی بینجامد ؟ در اینجا بین اعدام های علنی و کاهش جرمی بایستی رابطه علی و معلولی معکوس وجود داشته باشد که در نتیجه افزایش یکی کاهش دیگری حاصل گردد . در نتیجه با وقوع اینگونه اعدام ها در بایستی گفت که جرایم کاهش یافته است زیرا اجرای علنی اعدام ها افزایش یافته که این موضوع به رجوع به سایت های خبری قابل تبین است زیرا در حداکثر مورد هفته ای و در حداقل مورد ماهی نیست که شاهد اجرای مجازات اعدام در سطح کشور نباشیم . ولی آیا واقعا جرایم کاهش یافته است ؟ پس چرا اعدام های علنی افزایش یافته است ؟
اما این موضوع یعنی کاهش جرم با وقوع اعدام ها رابطه منطقی بدست نمی دهد زیرا با توجه به اینکه مدعی هستیم نتیجه این رفتار ما قادر به کاهش جرم خواهد گشت پس چرا اعدام ها علنی افزایش یافته است ؟ پاسخگویی به این سئوال مستلزم رد نتیجه قبلی است یعنی این رفتارها ( اعدام در ملا عام ) نتوانسته منجر به کاهش جرایم وقوع یافته منجر به اعدام گردد . در نتیجه با این فرض نتیجه بالا را بایستی تصحیح کنیم که به علت افزایش مجرمین اجرای علنی اعدام ها نیز افزایش یافته اند . بعلاوه اینکه برخی از متخصصین علوم جرم شناسی و کیفرشناسی با توجه مذاکرات دوستانه ای که اینجانب با آنها صورت دادم نتیجه بالا را به نوعی دیگر تفسیر نموده اند آنان بیان داشته اند اجرای علنی مجازات اعدام باعث افزایش سطح خشنونت در جامعه می گردد در واقع نتیجه می گیرند که نمایش اعدام ، اعدام می آفریند . که این موضوع از دیدگاه روانشناسی جنایی و کیفرشناسی موضوعی اثبات شده است . در نتیجه نمی توان برای اجرای علنی اعدام در سطح کشور فایده ای پیشگرانه از جرایم را پیش بینی نمود .
به عنوان آخرین فایده که به نظر عقل ناقص اینجانب به عنوان فایده های مترتب بر اجرای مجازات اعدام در ملا عام قابل ذکر است رضایت مردم از نهادهای مجری به واسطه روئیت ملموس اجرای مجازات ها است . این نکته آخر از دیگر نکات به نوعی متمایز است زیرا بایستی بر اساس داده های آماری مورد نظر سنجی قرار گیرد این نظر سنجی را حتی شاید بتوان از سیل جمعیت مشتاق تماش آن رفتار استنتاج نمود اما آنچه مهم به نظر می رسد این نکته است که آیا به صرف فرض رضایت مردم از رفتاری می توان فایده ای برای آن موضوع یافت . فایده از این لحاظ که وقتی عملی نتوانسته نتایجی را از آن قابل پیش بینی بوده که همانا کاهش جرم باشد را ایجاد بنماید وجود رضایت چه اثری داراست ؟
هر چند مشکل این رضایت حل نگردید اما به نظر من این رضایت را بایستی زمانی اندازه گیری نمود که بیان گردد که نظام قضایی نه تنها اجرای مجازات را به عنوان وظیفه بایستی مورد توجه قرار دهد بلکه در زمینه پیشگیری از جرم و تاسیس یک سیاست جنایی موثر مسئولیت مستقیم را داراست و حال با وجود این مسئولیت ها وضعیت بایستی مورد سنجش قرار گیرد که آیا از این فرآیند فعلی باعث رضایت گردیده است یا هنوز فاصله ها و کج روی ها دارد . در این راستا بنده به عنوان کوچکترین فردی جامعه حقوقی این کشور که اصولا نگران مساله ازدیاد جرایم و خشونت در جامعه بوده و اینگونه اقدامات صورت گرفته را نوعا کافی و وافی به مقصود مشاهده نمی دانم توصیه ای بر بازبینی و بررسی مجدد اینگونه اعمال با استفاده از اساتید و متخصصان دلسوز این مرز و بوم را دارم ، تا بتوان با استفاده از علوم روز مربوطه در حل مسئله کوشید
به امید آن روز ......
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.